زیباترین آرزوی ما،حسین جان مازیباترین آرزوی ما،حسین جان ما، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

خدا جوونی ،نی نی مو نو فرستاد..

ب خاطر اومدنت ی دنیا ممنون توام...

"خیلی خوشحالم از اینکه تو ب دنیا اومدی تو.." خدارا هزاران بار شکر که فرشته شو که امانت داده ب یکسالگی رسید..الحمدلله رب العالمین.. پارسال توو همچین روزی، مهمون توو دلم اومد تویه ی بغلم..و چقد خوب بود..همین که توو اتاق عمل صداشو شنیدم..همین که یهو خوابیدمو وقتی بیدارشدم مامانم ی فرشته کوچولو توو بغلش بود با ذوق داشت بهم نشونش میداد..ب معنای واقعی فرشته..حسین شد یدونه ما و تا الان داریم شکر میگیم خدارو ب خاطر مهربون بی حدش..درسته گاهی برای حرکاتی ضریفی که توو دلم داشت دلم تنگه میشه..برای جا خالیش توو شکمم که وقتی از اتاق عمل درومدم واقعا دلم براش تنگ شد.. خداروشکر خیلیا جشن تولد حسین رو یادشون بود چه پیامکی چه تلفنی چه با کامنت ...
23 مهر 1393

نسیم عرفه

از مناجات و نسیم رمضان دور شدم... لازمم بود نسیمی ز هوای عرفه.. دعاهاتون توو این روز قشنگ ان شاالله که مقبول افتاده باشه.. امروز تولد قمری حسین من بود و بسیوووووووووووور امروز من خوشحال بودم.. ممنون از دوستانی که یادشون بود..مری جون و مامان هادی جون...بوس..بوس و البته مامان خودم که دم اذان ظهر زنگ زد و یاد پارسال و زنده کرد..یادش بخیر پارسال همچین روز البت ب قمری: دم اذان ظهر رفتم توو اتاق عمل و انتظارم خیلی طول نکشید و یهو صدای قشنگ پسرم از اونهمه استرس  نجاتم دادم.. خدایا شکرت..شکرت...بی نهایت شکرررتتتتتتتتت خدایا هنوز محتاج مهربونیاتم.. یا حسین همیشه گدای درگاه توام...خوشحالم پسرمم اسمشو از شما بزرگوار وام داره.ان شاالله ره ...
12 مهر 1393

تاخیر نوشته

اول از همه اومدن ماه قشنگ پاییزو بهتون تبریک میگم..ماه مهربونیها ماه خاطره ها ماهی که از پارسال من بیشتر عاشقش شدم بعله ماهی که تولد ی سالگی پسرم توو اونه..تو ذهنم ی پست عالی برا پاییز میساختم اما با سرمایی که خوردم همش پرید و الان با حال نزار دارم براتون پست میزارم ..بعله پاییز برام سرما خوردگی آورده سوغات..یهویی اینجا هوا سردشده و مام ناغافل سرما خوردیم.. بعدش با تاخیر یازده ماهگی گل پسر مبارک ..دیگه پسرکم داره ب لطف خدا بزرگ میشه..چهار دست و پا رفتنش کم شده و بیشتر دلش میخاد راه بره..رو پاهاش مدت طولانی میشینه .قوربونش برم که دیگه چهار دست و پا رفتنش انگاری تبدیل ب خاطره ها داره میشه.دندونم در اورده اونم 4 تا..2تا بالا 2تا پایین..تق تق ا...
7 مهر 1393
1